صنعت بازی‌های ویدیویی در هنگام ورود به دهه ۲۰۱۰ درآمد میلیارد دلاری داشت، اما در این یک دهه شاهد وقوع چنان تحولات عظیمی بودیم که باعث شد این صنعت بالاتر از سینما، تلویزیون یا دنیای موسیقی به پردرآمدترین صنعت سرگرمی تبدیل شود. بازی‌های ویدیویی در ۱۰ سال گذشته از عناوینی خاص برای گروه ویژه‌ای از کاربران به عناوینی جهانی و مناسب برای جریان اصلی تبدیل شدند.
در ابتدای دهه ۲۰۱۰ تلفن‌های هوشمند در اول راه بودند و بازی‌های زیادی نداشتند. دنیای بازی‌های آنلاین اگرچه فعال بود اما به‌اندازه امروز در معرض توجه نبود و کاربران زیادی نداشت. پلی استیشن ۴ و ایکس باکس وان هنوز از راه نرسیده بودند و تا زمان آمدن نینتندو سوئیچ هم زمان زیادی باقی مانده بود.
با این همه، حالا بر قله یک دهه افتخار و تجارب لذت‌بخش ایستاده‌ایم. حالا خیلی‌ها بازی‌ها را جدی‌تر می‌گیرند و برای آن‌ها زمان و هزینه بیشتری صرف می‌کنند. در این مطلب می‌خواهیم نگاهی به ۱۰ مورد از مهم‌ترین و اثرگذارترین بازی‌های یک دهه اخیر داشته باشیم. فراموش نکنیم که گردآوری تمام بازی‌ها در یک فهرست ۱۰ موردی کار آسانی نیست و ممکن است با سلیقه تمام افراد همخوانی نداشته باشد.
Minecraft که امروز به پدیده‌ای جهانی در صنعت بازی‌ها تبدیل شده، توسط یک نفر به نام مارکوس پرسون طراحی شد و کار خود را به شکل عنوانی در حال توسعه شروع کرد. این بازی گرافیک و کنترل‌های ساده‌ای داشت اما میلیون‌ها نفر از آن استقبال کردند. در سال ۲۰۱۴، مایکروسافت این بازی را به ارزش ۲.۵ میلیارد دلار خریداری کرد تا با قدرت بیشتری آن را توسعه دهد.
باید برای بسیاری این سوال پیش آمده باشد که چرا Minecraft محبوب است؟ اگر این بازی را به عنوان نوعی لگوی مجازی در نظر بگیرید، پاسخ برایتان روشن می‌شود. Minecraft سیستمی از قطعات است که کنار یکدیگر قرار گرفته و محصولی فوق‌العاده را می‌سازد. این بازی منابعی را در اختیار شما قرار می‌دهد تا با کمک قوه تخیل خود بتوانید هر چه خواستید بسازید. استفاده از ابزارهای Minecraft بسیار ساده و جذاب است، به همین خاطر از کار کردن با آن‌ها خسته نمی‌شوید. از سوی دیگر، چون این بازی گرافیک سنگین و پرجزئیاتی ندارد، اجرای آن روی بسیاری از سیستم‌ها ممکن است و افراد بیشتری می‌توانند آن را تجربه کنند.
The Elder Scrolls V: Skryim
گیمرها سال‌هاست که از طریق کنسول‌ها و دستگاه‌های مختلف دنیای بزرگ و جهان-باز اسکایریم را تجربه می‌کنند. این بازی هم درست مثل بسیاری از بازی‌های دنباله‌دار روی کاغذ جذابیت چندانی ندارد و صرفا شبیه نسخه دیگری از یک فرنچایز قدیمی به نظر می‌رسد، اما در واقع، نسخه پنجم The Elder Scrolls عنوانی این است که هرگز نمی‌توانیم آن را از خاطر ببریم.
اگر دنبال بازی جذابی به سبک مخفی‌کاری هستید که در آن بتوانید جیب همه را بزنید و بی‌سروصدا ماموریت‌ها را انجام دهید، اسکایریم برای شماست. اگر در پی عنوانی هستید که در آن قدرتمندانه با همه مبارزه کنید و اژدهایان را از آسمان به زیر بکشید، اسکایریم برای شماست. اسکایریم عنوانی است که به تمام نیازهای شما پاسخ می‌دهد و راه‌های متنوعی را برای بازی کردن پیش رویتان می‌گذارد.
این بازی با وجود گذشت ۹ سال از زمان عرضه همچنان یکی از بهترین عناوین نقش‌آفرینی است که به استانداردی در سبک جهان-باز تبدیل شده و با داستان بی‌نظیرش شما را مدهوش خود می‌کند.
بازی Dark Souls استانداردی تازه را در دنیای بازی‌های اکشن مبارزه‌ای به وجود آورد و نشان داد که گیمرها حتی در سخت‌ترین حالت مبارزه چقدر می‌توانند از دنیای گیم لذت ببرند. Dark Souls در دوره‌ای که اکثر بازی‌های اکشن فانتزی مبتنی بر قدرت‌های عجیب و غریب بود و به کاربر اجازه می‌داد تا به راحتی راه خود را از میان دشمنان باز کند، توانست گیم‌پلی چالش‌برانگیزی بسازد که در ازای استقامت و تلاش مکرر به کاربر پاداشی وصف‌ناپذیر بدهد.
اگرچه این بازی در ابتدا بسیار سخت به نظر می‌رسید، اما با پیروزی بر هر دشمن حس پیشرفت به‌خوبی برای بازیکن مشهود می‌شد و او را برای ادامه راه آماده می‌کرد. این بازی از لحاظ دشواری چنان معروف است که بسیاری از منتقدان درجه سختی بازی‌های عادی را با Dark Souls مقایسه می‌کنند. این عنوان الهام‌بخش بسیاری از ژانرها بود و بازی‌سازان را ترغیب کرد تا با ایجاد تعادل میان دشواری، پیشرفت و دستیابی به موفقیت بتوانند بازی‌های جذاب‌تری بسازند.
Grand Theft Auto 5 یا همان GTA V پنجمین نسخه اصلی از مجموعه بلند و پرطرفدار «سرقت بزرگ اتومبیل» است. این بازی روی کاغذ شبیه تمام نسخه‌های قبلی به نظر می‌رسد، اما در حقیقت آن‌چنان جاه‌طلب، بزرگ و جذاب است که موفق می‌شود جایگاه سومین بازی پرفروش تاریخ را از آن خود کند.
GTA 5 همواره به عنوان بازی جهان-بازی با جزئیات بسیار بزرگ تلقی می‌شود که داستان‌های کوچک و بزرگ زیادی را درون خود جا داده است. این بازی در ابتدا روی ایکس باکس ۳۶۰ و پلی استیشن ۳ عرضه شد، اما در ادامه به ایکس باکس وان، پلی استیشن ۴ و پی‌سی هم راه پیدا کرد.
The Last of Us استاندارد جدیدی از داستانگویی را در دنیای بازی‌ها به وجود آورد و توانست پیرنگ‌هایی مثل فقدان، آسیب روحی و عشق را در ماجرایی فراآخرالزمانی به زیبایی به تصویر بکشد. بازی The Last of Us در ظاهر شاید چیزی فراتر از The Walking Dead به نظر نرسد، اما سازندگان آن به بهترین شکل ممکن از این فضا برای روایت قصه خود استفاده کرده‌اند.
حضور دو پروتاگونیست در The Last of Us باعث شده تا فضای ساکت و دلهره‌آور اما در عین حال چشم‌نواز بازی به محیطی جذاب برای بازیکن تبدیل شود. الی در کنار جوئل نه تنها شخصیت اضافه‌ای به حساب نمی‌آید، بلکه با حضور به جا و به اندازه توانسته گیم‌پلی بازی را ارتقا ببخشد.
The Last of Us سوای از داستان توانست در میان بازی‌های اکشن سوم شخص هم استاندارد تازه‌ای باشد تا مبارزات پرتنش و هیجان‌انگیزی را بر تکیه بر منابع محدود، مکانیزم‌های مخفی‌کارانه و بقامحور به تصویر بکشد. این بازی یکی از آخرین عرضه‌های بزرگ پلی استیشن ۳ بود که برای پلی استیشن ۴ هم ریمستر شد، و توانست تاثیرات زیادی روی بازی‌های نسل هشتمی بگذارد.
The Witcher III: Wild Hunt
قسمت سوم بازی ساخته استودیو CDPR با نام The Witcher III: Wild Hunt که این روزها به لطف اقتباس تلویزیونی نتفلیکس از روی رمان این مجموعه دوباره بر سر زبان‌ها افتاده، به جرأت می‌تواند بهترین بازی یک دهه اخیر باشد. این بازی هر آن‌چه که یک بازی ویدیویی باید داشته باشد را در خود جای داده است؛ از اکشن باکیفیت گرفته تا داستانگویی پرمحتوا و طولانی و گیم‌پلی فوق‌العاده جذاب، The Witcher III: Wild Hunt عنوانی است که می‌تواند هفته‌ها شما را درگیر خود کند.
این بازی جهان-باز و پرجزئیات که داستانی پرمایه را روایت می‌کند با دقت فراوان و هزاران ساعت کار طاقت‌فرسا تولید شده و نمونه‌ای کم‌نظیر از بازی‌های سبک اکشن، ماجرایی و نقش‌آفرینی است. پیاده‌سازی دقیق مکانیزم‌های بازی، طراحی درست ماموریت‌های اصلی و فرعی، آیتم‌های متنوع و شهرهای جذاب و چشم‌نواز همگی از ویژگی‌هایی است که The Witcher III: Wild Hunt را منحصر به فرد می‌کند.
استودیو CDPR با The Witcher III: Wild Hunt به بسیاری از بازی‌سازها نشان داد که طراحی، توسعه و حتی پشتیبانی از یک بازی باید چگونه باشد و چطور باید گیمرها را در اولویت اصلی قرار داد. این بازی در سال ۲۰۱۵ به عنوان بهترین بازی سال شناخته شد و همین حالا هم تعداد بازیکنان آن روزبه‌روز بیشتر می‌شود.
بازی Pokémon Go پدیده‌ای جهانی بود که به هنگام عرضه در سال ۲۰۱۶ توانست بسیاری از طرفداران خود را به خیابان‌ها بکشد و آن‌ها را به دنبال موجودات جذاب این فرنچایز بزرگ بفرستد. این بازی یکی از موفق‌ترین عناوین مبتنی بر فناوری واقعیت افزوده تاریخ است که در ازای یافتن پوکمون‌ها به کاربر پاداش می‌دهد.
فرنچایز پوکمون پیش‌تر هم فراگیری زیادی داشت، اما بازی موبایلی Pokémon Go باعث شد بسیاری حتی شده برای یک بار آن را تجربه کنند تا ببیند این بازی در حالت واقعیت افزوده چگونه است. نوآوری Pokémon Go در استفاده از AR و GPS به بسیاری از بازی‌سازها نشان داد که اگر به شکلی مناسب از فناوری‌های جدید استفاده نمایند به‌راحتی می‌توانند کاربران را به سوی خود جلب کنند.
The Legend of Zelda: Breath of the Wild
شرکت نینتندو با بازی The Legend of Zelda: Breath of the Wild ثابت کرد که چرا کاربران باید کنسول سوئیچ را خریداری کنند. این بازی با فاصله بهترین بازی کنسول گیمینگ نینتندو است که اگر موفق ظاهر نمی‌شد احتمالا سوئیچ را هم با خود به زیر می‌کشید.
بازی The Legend of Zelda: Breath of the Wild با استقبال خوبی از سوی کاربران و منتقدان روبرو شد و توانست بسیاری از انتظارات را برآورده کند. این بازی نه تنها قطعه‌ای به‌جا و مناسب در فرنچایز The Legend of Zelda به حساب می‌آید، بلکه مدیوم صنعت بازی‌ها را متحول کرد. نینتندو از طریق طراحی خارق‌العاده مراحل و آیتم‌های این بازی بار دیگر ثابت کرد که چه توانایی‌هایی در دنیای گیمینگ دارد.
دو سال بیشتر از عمر Fortnite نمی‌گذرد، اما این بازی همین حالا به یکی از اثرگذارترین بازی‌های سبک آنلاین تبدیل شده است. فورت‌نایت با بیش از ۲۵۰ میلیون کاربر در سراسر جهان، طرفداران بسیاری دارد که آن را بر روی دستگاه‌ها و کنسول‌های مختلف دنبال می‌کنند. با این بازی فرقی نمی‌کند که از چه دستگاهی استفاده کنید، چون با محتوایی مشابه روبرو هستید و می‌توانید با دوستانتان در دستگاه‌های دیگر بازی کنید.
محبوب‌ترین حالت بازی Fortnite حالت Battle Royale است که ۱۰۰ بازیکن را درون نقشه‌ای می‌اندازد تا آن‌ها برای بقا با یکدیگر مبارزه کنند. این حالت اگرچه از روی عنوان محبوب PUBG الهام گرفته شد اما باید پذیرفت که شهرت جهانی آن از طریق فورت‌نایت رقم خورد. اپیک گیمز، سازنده Fortnite هر هفته قابلیت‌ها، کاراکترها و ویژگی‌های جدیدی به این بازی اضافه می‌کند تا تجربه آن را لذت‌بخش نگه دارد. این بازی رایگان است، اما تاکنون بیش از ۲.۵ میلیارد دلار از خریدهای کاربران درآمد داشته است.
محبوبیت فورت‌نایت باعث شد سونی از سیاست کراس-پلتفرم خود کوتاه آمده و به بازیکنان اجازه دهد بتوانند برای اولین بار با کاربران ایکس باکس بازی کنند. از زمانی که این محدودیت برای فورت‌نایت حذف شده است، سایر بازی‌ها مثل Call of Duty و Mortal Kombat هم از امکان بازی میان پلتفرمی استفاده کرده‌اند. حالا اپیک گیمز از طریق درآمد فورت‌نایت فروشگاه گیمینگی زده که شیوه انتشار بازی‌های ویدیویی را تغییر داده و به نظر می‌رسد که تاثیر آن روزبه‌روز در حال افزایش باشد.
جدیدترین اثر هیدئو کوجیما امسال بالاخره پس از مدت‌ها انتظار وارد بازار شد و از همان ابتدا یا حتی می‌توان گفت پیش از عرضه تاثیر بسزای خود را روی دنیای بازی‌ها گذاشت. این بازی با فضاسازی کم‌نظیر دنیای بزرگ و در عین حال انزوابخش خود شما را به ماجراجویی متفاوتی می‌برد که دربرگیرنده داستانی درگیرکننده است.
Death Stranding از موسیقی متن گرفته تا اجرای فوق‌العاده بازیگران سرشناسی همچون نورمن ریداس، مدس میکلسن، تامی ارل جنکینز و لئا سدو از همه نظر اثری کم‌نظیر است. این بازی از نظر سینمایی عنوانی خاص و برجسته به حساب می‌آید که در داستانگویی بسیار جذاب عمل می‌کند. Death Stranding به‌زعم سازنده‌اش سبک جدیدی را به وجود آورده که درک آن نیازمند زمان است. این بازی به‌راستی از همان ابتدا با ایجاد دودستگی در میان طرفداران و مخالفانش نشان داد که عنوانی مهم و اثرگذار است. اگرچه هنوز چند ماه بیشتر از عرضه Death Stranding نمی‌گذرد، اما صحبت درباره این اثر از سال‌ها پیش شروع شده و تاثیرات آن به‌زودی به شکل مشهودتری در دنیای گیم مشاهده خواهد شد.
همان طور که گفتیم، پوشش تمامی عناوین مهم و اثرگذار یک دهه اخیر در این مقاله ممکن نبود و به‌ناچار مجبور به چشم‌پوشی از برخی از بازی‌های خوب سال‌های اخیر شدیم. اکنون از شما می‌خواهیم که بازی‌های موردعلاقه خود را به ما معرفی کنید و بگویید چرا آن‌ها را دوست دارید. ما و کاربران جی‌اس‌ام منتظر نظرات شما هستیم.
